چگونه مثل یک عاشق کتاب بخوانیم؟
همیشه، سبک و شکل و شمایل زندگی افراد اهل مطالعه و کتابخوانهای حرفهای که کتاب به اصلی بزرگ و پررنگ در زندگی آنها تبدیل شده، برای افراد معمولی و آنهایی که نتوانستهاند کتاب و مطالعه را در لایههای زنـدگی خود جایدهند، رشک برانگیز بوده است، علیالقاعده قرار نیست آدمیزاد همیشه حسرتها،نداشته ها و کاستی هایش را جار بزند، اما خوب پای صحبت افرادی که با کتاب ارتباط نگرفتهاند که مینشینیم به خوبی متوجه میشویم که دوست داشتند به جای یک فرد معمولی، یک فرد اهل مطالعه باشند. اما ما چطور میتوانیم به یک کتابخوان حرفهای تبدیل شویم؟ برای پاسخ به این پرسش در ادامه با رمان یاب همراه باشید.
قدم اول
تکلیفمان را با خودمان روشن کنیم
برای اینکه تبدیل به یک کتابخوان حرفهای شویم، ابتدا باید به درونمان رجوع کنیم،باید بدانیم در مقوله جذاب مطالعه و کتاب با خودتمان چندچند هستیم؟ در یک گفتگوی درونی با خودمان باید به پاسخ این پرسشها برسیم که آیا ایمان داریم مطالعه از ما انسان بهتری میسازد یا نه؟ آیا کتاب و مطالعه را صرفا یک تفریح میدانیم یا مسیری برای بهبود زندگی شخصی و تعالی شخصیتمان؟ آیا برای خودنمایی میخواهیم کتاب دست بگیریم یا آن را یک وظیفه انسانی برای خود میدانیم؟ آیا حاضریم مطالعه روزانه مانند شام و ناهار و خواب اولویتهای بدون تغییر زندگیمان باشد یا نه؟ اگر در پایان این پرسشوپاسخ درونی، پاسخهای مثبتی دریافت کردید ورود شما را به دنیای جذاب کتابخوانی تبریک میگوییم.
قدم دوم
موضوع مورد علاقه خود را برای مطالعه بیابید
اصلا قرار نیست شما برای مطالعه به تمامی موضوعات چنگ بزنید و با گذشت مدت زمانی به خود بیایید و ببینید در هیچکدام از زمینهها به جایی نرسیدهاید. خیلی روشن باید گفت که به علاقه خود احترام بگذارید، به بیان سادهتر اگر تاریخ دوست دارید تاریخ بخوانید، اگر علاقمند به موضوعات روانشناسی و بهبود سبک زندگی هستید برای آنها وقت بگذارید و اگر به ادبیات داستانی و یا جنایی علاقه دارید بر روی آن برنامهریزی کنید، از این شاخه به آن شاخه نپرید و زمان و توان خود را در مطالعه صرف موضوعاتی کنید که به آنها علاقه دارید. مطمئن باشید هیچکس شما را بازخواست نخواهد کرد که چرا فقط تاریخ خواندهاید و یا چرا فقط رمان تالیفی و یا رمان ترجمه خواندهاید. مخلص کلام اینکه باید از مطالعه لذت ببرید و حالتان خوبتر شود.
قدم سوم
زمانبندی کنید،هدف گذاری کنید
برنامه روزانه افراد بسته به شغل و شکل زندگی آنها با یکدیگر متفاوت است، زمان در دسترس خود برای مطالعه را با کسی مقایسه نکنید ولی به خودتان قول دهید که از زمانهایی که بر روی آنها برای مطالعه حساب کردهاید نهایت بهره را ببرید. مطالعه را به اصل لاینفکی از برنامه روز و شب خود بدل کنید و برای این کار برای خود مشخص کنید که روزانه چند صفحه میتوانید مطالعه کنید و دقیقا به همان تعداد صفحه و برنامهای که مشخص کردهاید پایبند باشید، تحت هیچ شرایطی نگذارید برنامه روزانه مطالعه شما تیک نخورده باقیبماند،مطالعه باید مانند غذاخوردن و استراحت شبانه رکنی گریز ناپذیر از زندگی شما باشد. زمانیکه برنامهریزی روزانه شما روند خوبی پیدا کرد و احساس کردید به آن پایبند شدهاید، زمان آن میرسد که برای ماه و حتی سال خود برنامهریزی کنید به این شکل که با مبنا قراردادن برنامه روزانه خود ابتدای هرماه هدف گذاری کنید که در آن ماه چند کتاب و چه کتابهایی را مطالعه کنید، وقتی این اصل مهم در شما نهادینه شد در روزهای پایانی سال با اشتیاق برای سال آینده خود هدف قرار میدهید که چند کتاب و در چه موضوعاتی مطالعه کنید.
قدم چهارم
همیشه مسلح باشید
همه ما زمانهایی را در طول روز و یا هفته در مکانهای مختلف به انتظار مینشینیم، برای مثال صف مترو و یا سالن انتظار دندانپزشکی، اگر میخواهید مثل یک عاشق کتاب بخوانید باید همیشه این عشق ابدی را همراه خود داشته باشید، با گسترش صنعت نشر و چاپ قطعا کتابهای محبوب شما در قطع جیبی در دسترس است و سوای این موضوع اپلیکیشنهای توانمند برای مطالعه بر روی موبایل مثل فیدیبوی خودمان نیز به سادگی خوردن یک لیوان آب در دسترس شماست، پس همیشه زمانهای مرده خود را به وقتهایی طلایی برای عشق بازی با معشوق ابدی یعنی مطالعه تبدیل کنید.
قدم پنجم
کتابخوان باشید تا کلکسیونر کتاب
در کتابخانه تمامی افراد اهل مطالعه اطرافتان میتوانید به کتابهای نخوانده برخورد کنید، کتابهایی که فقط خریداری شدهاند و برای مطالعه آنها برنامهریزی نشده، بهتر است که همیشه فقط یک کتاب در صف انتظار مطالعه داشته باشید و نه بیشتر و مهم تر اینکه در ذهنتان بهعنوان کتاب بعدی فقط به یک کتاب فکر کنید، وقتی حجم کتابهای در صف انتظار مطالعه شما بالا میرود در یک رابطه سینوسی انگیزه شما برای مطالعه پایین میآید، پس لطفا این اصل را همواره رعایت کنید که باید یک کتابخوان باشید تا یک کتابدار.
قدم ششم
کتابخانه شما گنجینه شماست
مثل یک جواهر به کتابخانهتان نگاه کنید و از دیدنش لذت ببرید. کتابها به بودن ما و به شخصیت ما ارزش میدهند، آنها هستند که با کمترین هزینه حجم عظیمی از آگاهی را در درون شما نهادینه میکنند، به رشد و تعالی شخصیت شما کمک کرده و میکوشند شما را به انسان بهتری برای خود و جامعه تبدیل کنند، پس برای تک تک کتابهایتان ارزش ویژهای قائل شوید. از آنها مراقبت کنید، بسته به سطح درآمدتان یک کتابخانه مناسب برای کتابها تهیه کنید و بدون شک بهترین محل از خانهوکاشانه خود را به استقرار کتابخانهتان اختصاص دهید، بگذارید کتابها و کتابخانه شما که بزرگی و کوچکی آن اصلا اهمیتی ندارد همیشه شما را به وجد بیاورد و یک موضوع بسیار مهم دیگر اینکه اگر شخصی از دوستان و یا اطرافیان از شما تقاضای کتاب تحت عنوان امانت برای مطالعه داشت چانچه در امانتداری او شک ندارید حتما برای امانت دادن کتابهایتان پیشرو باشید اما فهرستی هم از اسامی کتابها و کسانی که امانت گرفتهاند تهیه کنید که بعدا ممکن است یکییکی جواهراتتان را از دست بدهید!
به جز موارد ذکر شده راههای دیگری هم برای کتابخوانتر شدن هست و نباید از نظر دور داشت خلاقیت شخصی در هر مسیر میتواند کمک کننده باشد، پس به فهرست به عنوان یک راهنمای کتابخوانی نگاه کنید و مسیر کتابخوانیتان را با علاقه و اعتماد به نفس آغاز کنید.
توقع ما از یک کتاب این است که پس از مطالعه آن، چیزی به ذهن ما اضافه شود. یک اتفاق مثبت! یک پیشرفت فکری! اما اگر کتاب خوبی را نخوانیم نه تنها چیزی به ذهن ما اضافه نمیشود که حتی ممکن است اطلاعات غلطی نیز وارد ذهن ما بشوند.
پاکسازی ذهن از اطلاعات دیکته شدهی غلط بسیار سخت و زمانبر است. لذا بهتر است پیش از آن که در دام این کتب و اطلاعات غلطشان بیافتیم، از وقوع حادثه پیشگیری کرده و با نخواندن این آثار دردسر پاکسازیهای طاقتفرسای ذهنی را از خود دور کنیم!
در این پست میخواهیم سه کتاب را برای نخواندن معرفی کنیم! سه کتابی که اگر نخوانید، در وقت و عمر خود صرفهجویی کردهاید! و برعکس، اگر آنها را بخوانید، نه تنها عمرتان را تلف کردهاید که اطلاعات ناقصی را نیز وارد ذهنتان کردهاید.